|
تو آمدی و زن به جمال خدا رسید انسان دردمند به درک دعا رسید تو آمدی و مهر و وفا آفریده شد تو آمدی و نوبت عشق و حیا رسید هاجر هر آن چه هروله کرد از پی تو کرد آخر به حاجت تو به سعی صفا رسید احمد (ص)اگر به عرش فرا رفت با تو رفت مولا اگر رسید به حق با شما رسید داغ پدر ،سکوت علی (ع)، غربت حسن (ع) شعری شد و به حنجره ی کربلا رسید در تل زینبیه غروبت طلوع کرد با داغ تو قیامت زینب (س) فرا رسید با محتشم به ساحل عمان رسید اشک داغ تو بود بار امانت به ما رسید تسبیح توست رشته ی تعقیب واجبات قد قامت الصلاتی و حی علی الصلات بی فاطمه (س) قیامت انسان نبود نیز عهد الست و معنی پیمان نبود نیز چونان تو زن ندید جهان تا که بود و هست چونان تو مرد در همه دوران نبود نیز مولا اگر نبود جهان جلوه ای نداشت "راز رشید" سوره ی قرآن نبود نیز گر زنده بود بعد تو پیغمبر خدا قبر تو مثل مهر تو پنهان نبود نیز زهرا (س) اگر نبود ، زمین بی بهار بود در آسمان شکوفه ی باران نبود نیز ای برق ذوالفقار علی (ع) – هیچ خطبه ای مانند خطبه های تو بران نبود نیز حیدر اگر نبود ومحمد (ص) اگر نبود وجد و وجود و جوشش وجدان نبود نیز ایمان نبود و عشق نبود و شرف نبود خورشید سر بریده ی صحرای طف نبود نام تو با علی (ع) و محمد (ص) قرینه است هر جا که عطر نام تو باشد مدینه است دستاس کیست چرخ جهان ؟ این غریب کیست این دست های کیست که لبریز پینه است؟ آیینه ای که عطر بهشت مدینه بود نامش هنوز شعله ی سینای سینه است ای وسعت بهشت ، جهان بی تو دوزخ است دنیا چقدر مزرعه ی کفر و کینه است این گونه گنج در صدف هر خزانه نیست گنجی ست در خزانه اگر این خزینه است دریا علی (ع) ست گوهر یکدانه اش تویی در موج حادثات - حسینت سفینه است با هر حماسه داغ پدر را سرشته ای هجده کتاب درد علی (ع) را نوشته ای
ای ناخدای کشتی درد - ای خدای درد تنها تویی که آمده ای پا به پای درد زین پیش درد و داغی اگر بود با تو بود درد آشنای داغی و داغ آشنای درد زان شب که غرق خطبه ی چشم تو شد علی (ع) مانند رعد می شکند با صدای درد شعر تو را چگونه بخوانم که نشکنم؟ آخر بگو که قصه کنم از کجای درد ؟ ای قطعه ی بهشت ، غزلگریه ی زمین با چشم خود سرود تو را های های درد مگذار مردگان شب عافیت شویم ما را ببر به آینه ی کربلای درد تو آبروی داغی و تو آبروی اشک تو ابتدای دردی و تو انتهای درد یوسف اگر برای پدر درد آفرید زهرا (س) شکست و درد پدر را به جان خرید ای سرپناه عارف و عامی نگاه تو آتش گرفت خیمه ی گردون ز آه تو آیا چه بود قسمت تو غیر درد و درد آیا چه بود غیر محبت گناه تو ساقی علی (ع) ست - کوثر جوشان حق تویی ما تشنه ایم تشنه ی لطف نگاه تو در چشم من تمام زمین سنگ قبر توست گردون کجا و مرقد بی بارگاه تو در کربلای چند شهید غمت شدیم سربندهای فاطمه(س) بود و سپاه تو از خانه ی تو می گذرد راه مستقیم را هی نمانده است به حق - غیر راه تو دنیا اگرغدیر تو را خم نکرده است روح مدینه رد تو را گم نکرده است
منبع سایت شهید آوینی
سروده علیرضا قزوه |